جدول جو
جدول جو

معنی ممشوط

ممشوط
(مَ)
شانه کرده. (ناظم الاطباء). شانه کرده شده، مرد اندک دراز وباریک اندام: رجل ممشوط، مردی که در وی درازی و نازکی و باریکی باشد. (از اقرب الموارد) ، شتر داغ کرده به داغ مشط. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) : بعیر ممشوط، شتری که با داغ مشط (نوعی داغ شتران را) داغ شده باشد. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا