معنی ملال
- ملال (مُ)
- خوی و عرق تب، چوب قبضۀ شمشیر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، چوب پشت کمان. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). پشت کمان. (از اقرب الموارد) ، دستۀ کمان. (ناظم الاطباء) ، گرمی پنهان در استخوان، درد پشت، بی آرامی از بیماری یا از اندوه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
