معنی ملاعبه ملاعبه (عُ) با کسی بازی کردن. لعاب. (تاج المصادربیهقی). با هم بازی کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، بازی کردن با زن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به مادۀ بعد شود لغت نامه دهخدا