جدول جو
جدول جو

معنی مقصل

مقصل
(مِ صَ)
شمشیر بران. (مهذب الاسماء). سیف مقصل، شمشیربران. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به مقصال شود، لسان مقصل، زبان تیز گویا. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، جمل مقصل، شتر نری که هر چیز را با دندانهای خود خرد می کند. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا