جدول جو
جدول جو

معنی مقتبس

مقتبس
(مُ تَ بَ)
آتش گرفته و روشنی گرفته:
مقتبس از شعلۀ رایت شعاع آفتاب
مستعار از نفحۀ خلقت نسیم خوش دمش.
کمال الدین اسماعیل.
، آتش که از آتش دیگر گیرند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). پاره ای از آتش. (از اقرب الموارد) ، فراگرفته. (ناظم الاطباء). مستفاد. آنچه فراگرفته باشی از دیگری از دانش. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). اقتباس شده. اخذشده
لغت نامه دهخدا