جدول جو
جدول جو

معنی مقاوم

مقاوم
(مُ وِ)
برابری کننده با کسی در کشتی و جز آن. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). حریف و خصم و آنکه برمی خیزد برخلاف دیگری. (ناظم الاطباء) ، آنکه می ایستد در نزد کسی. (ناظم الاطباء). و رجوع به مقاومه شود، مأخوذ از تازی، مقاومت کننده. (ناظم الاطباء). ایستادگی کننده
لغت نامه دهخدا