جدول جو
جدول جو

معنی مفلق

مفلق
(مُ فَلْ لَ)
شفتالوی خشک کردۀ دانه بیرون آورده. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و در مصباح گوید همچنین است زردآلوو جز آن هرگاه که از هسته جدا شده و خشک گردیده باشد و اگر خشک نشده باشد آن را فلّوق گویند. (از اقرب الموارد). کشتۀ دانه بیرون کرده. (بحر الجواهر) ، شکافته. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا