پناه جای. (مهذب الاسماء) (منتهی الارب) (آنندراج). ملجاء. مذکر و مؤنث و واحد و تثنیه و جمع در آن یکسان است. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). پناهگاه. (غیاث) : ای ملک زدایندۀ هر ملک زدایان ای چارۀ بیچاره و ای مفزع زوار. منوچهری. مثل کسی که دشمنان غالب و خصوم قاهر بدو محیط شوندو مفزع و مهرب از همه جوانب متعذر باشد. (کلیله و دمنه چ مینوی ص 282)