جدول جو
جدول جو

معنی مفرج

مفرج
(مُ فَرْ رِ)
کسی که دور می کنداندوه را. (ناظم الاطباء). برندۀ اندوه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : گفتم اندر او با حکماءدینی... و با حکماء فلسفی و فضلاء منطقی به برهانهای عقلی و مقدمات منتج و مفرج. (جامع الحکمتین ص 18).
- مفرج الغم، از میان برندۀ اندوه. دورکننده غم: و بزرگان شراب را صابون الهم خوانده اند و گروهی مفرج الغم. (نوروزنامه).
- مفرج غم، غمگسار. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مدخل قبل شود.
- مفرج گران فلک، کنایه از فرشتگان و ملائکه باشد. (برهان).
- ، ستاره ها و کواکب را نیز گویند. (برهان)
لغت نامه دهخدا