معنی مفاضح
- مفاضح (مَ ضِ)
- جمع واژۀ مفضحه. (ناظم الاطباء). بدنامیها. رسواییها. ننگها. فضیحتها. زشتیها: اگر این موش کریه منظر تباه مخبر ذمیم دخلت دمیم طلعت همه روز مقابح سیرت و مفاضح سریرت تو در پیش همسایگان حکایت می کند... (مرزبان نامه). و رجوع به مفضحه شود
