جدول جو
جدول جو

معنی مغاص

مغاص
(مَ)
جای فروشدن در آب. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط).
- مغاص اللؤلؤ، آنجای از دریا که برای صید مروارید فروشوند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (از اقرب الموارد).
، بالای ساق. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از محیط المحیط). بالای ساق. ج، مغاوص. (از اقرب الموارد)
مغیص. قولنج. درد شکم. و رجوع به مغیص و مغص و دزی ج 2 ص 604 شود
لغت نامه دهخدا