جدول جو
جدول جو

معنی معهوده

معهوده
(مَدَ)
مؤنث معهود. رجوع به معهود شود، ارض معهوده، زمین باران رسیده. (از اقرب الموارد). زمین باران نخستین رسیده. (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا