معنی معوجه معوجه (مُ عَوْ وَ جَ) عصاً معوجه، عصای کج. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). ابن السکیت گویدباید عصاً معوجّه خواند نه عصاً معوّجه اما معوّجه نیز برخلاف قیاس نیست. (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا