جدول جو
جدول جو

معنی معقل

معقل
(مَ قِ)
پناه. (مهذب الاسماء) (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). پناه جای. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). ملجاء وفلان معقل قومه، ای یلتجئون الیه. (اقرب الموارد) : و مردم شهر... با ایشان مقاومت نتوانند کردو ایشان را وزر و موئل و معقل دستگیر نباشد. (تاریخ بیهق ص 15) ، جایی که شتر را بندند، کوه بلند. ج، معاقل. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا