معنی معسله معسله (مَ سَ لَ) شورۀ کبت و خلیۀ آن. (منتهی الارب) (آنندراج). کندوی کبت و شان انگبین. (ناظم الاطباء). کندو. (از اقرب الموارد) (از المنجد) (از محیط المحیط) (از تاج العروس ج 8 ص 18) لغت نامه دهخدا