جدول جو
جدول جو

معنی معترض

معترض(مُ تَ رِ)
اعتراض کننده. (آنندراج). آن که اعتراض می کند. (ناظم الاطباء). آنکه بر سخن یا عقیده و عمل دیگری خرده گیرد. خرده گیر. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، پیش آینده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به اعتراض شود، (اصطلاح حقوق) واخواه را گویند. (ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی). و رجوع به واخواه شود
لغت نامه دهخدا