جمع واژۀ معدن به معنی کان جواهر از زر و سیم و جز آن. (آنندراج). کانها. جمع واژۀ معدن که به معنی کان است. (غیاث) : معادن پس نبات آنگاه حیوان به هم بستند یکسر عهد و پیمان. ناصرخسرو. در او... اصناف معادن باشد. (کلیله و دمنه). چون خواست که در این عالم معادن و نبات و حیوان پدید آرد، ستارگان را بیافرید خاصه مر آفتاب و ماه را. (چهارمقاله ص 8). در دل سنگ کثیف جواهر معادن و فلزات بیافرید. (سندبادنامه ص 2). دل خاقانی اگر کوه غم است هم در آن کوه معادن تو کنی. خاقانی. و رجوع به معدن شود، در نزد فقها مالی است که در زیرزمین یافت شود چه آنکه معدن طبیعی باشد یا کنزی باشد که کفار دفن کرده باشند و سجود بر معادن روا نیست. (فرهنگ علوم نقلی دکتر سجادی)