معنی مض مض (مَ) رمان البر. (بحر الجواهر) (یادداشت مؤلف). رمان البر و میوۀ آن حب الفلفل (کذا) است. (تذکرۀ داوود ضریر انطاکی). به ضاد معجمه، رمان البر است و ثمرش حب القلقل. (از تحفۀ حکیم مؤمن). و رجوع به حب القلقل شود لغت نامه دهخدا