عیدگاه شیراز. (ناظم الاطباء). عیدگاه شیراز که آن جای بغایت خوش و خرم و سیرگاه است. (از غیاث) (آنندراج). مصلا: با تنی چند از خاصان به مصلای شیراز بیرون رفت. (گلستان). میان جعفرآباد و مصلا عبیرآمیز می آید شمالش. حافظ. بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت کنار آب رکن آباد و گلگشت مصلا را. حافظ. نسیم باد مصلی و آب رکناباد غریب را وطن خویش می برد از یاد. حافظ. نمی دهند اجازت مرا به سیر سفر نسیم باد مصلا و آب رکناباد. حافظ. چو شستی رخت در سعدی و کفشت نیست در پا تنگ غنیمت دان نسیم آباد و گلگشت مصلا را. نظام قاری. چراغ اهل معنی خواجه حافظ که شمعی بود از نور تجلی چو در خاک مصلی یافت منزل بجو تاریخش از خاک مصلی. ؟ و رجوع به مصلا شود