مصطبه. دکان (= سکو). (از تاج العروس). تخت (در معنی سکو). دکان مانندی که برای نشستن سازند، و به هندی چبوتره است. (آنندراج). دوکان مانندی که بر آن نشینند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب). دوکان که بر آن نشینند. (لغت نامۀ مقامات حریری). دوکان. (دهار). سکو. سکو که بر آن نشینند. ج، مصطبات، مصاطب. (یادداشت مؤلف) ، محل اجتماع مردمان. ج، مصاطب. (ناظم الاطباء) ، جایگاه غربا، لغت بغدادی است. (مهذب الاسماء). جای غریبان. جایگاه گدایان. ایوانهای اطراف مسجد. (زمخشری). کاروانسرای غریبان. (لغت نامۀ مقامات حریری)