معنی مشاق مشاق (مَ شاق ق) سختیها. جمع واژۀ مشقه. (غیاث) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : جوان را عذار ارغوانی در تحمل مشاق فراق زعفرانی شد. (سندبادنامه ص 188) لغت نامه دهخدا