از ’ش ح ح’، با کسی به چیزی بخیلی کردن و با علی متعدی شود. (از منتهی الارب) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از تاج المصادر بیهقی) ، خصومت کردن. (منتهی الارب) (آنندراج). خصومت کردن با کسی در چیزی. (ناظم الاطباء). ستیهیدن. منه قولهم: لا مشاحه فی الاصطلاح، ای لا مناقشه فی ما اصطلح علیه اهل فن او صناعه من استعمالهم الفاظاً مخصوصه لمعان بینهم معروفه و ان بعدت الالفاظ عن اوضاعها اللغویه او خالفت اصطلاح قوم آخرین. (اقرب الموارد)