جدول جو
جدول جو

معنی مسکان

مسکان
(مُ)
بیعانه. (منتهی الارب). عربون. ج، مساکین. (اقرب الموارد). عربان. (المعرب جوالیقی ص 232). ربون. پیش مزد. پیش بها. بخشی از بها که از پیش دهند
لغت نامه دهخدا