نعت فاعلی از اسفاف. آن که از برگ خرمابن بوریا می بافد، مشغول به کارهای دون و پست. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، مرغی که پست پرد. (از منتهی الارب). مرغی که در هنگام پرواز آنقدر نزدیک زمین بپرد که پاهایش گویی به زمین رسیده است. (از اقرب الموارد) ، ابر نزدیک شونده به زمین، تیزنگرنده. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، هر چیز که ملازم و چسبیده به چیزی دیگر باشد. (از اقرب الموارد). و رجوع به اسفاف شود در تمام معانی