معنی مسرت مسرت(مَ سَرْ رَ) مسره. سرور. شادمانی. شادی. خرمی. خوشی. انبساط. فرح. خوشحالی. سراء: مرا در دوستی تو چندان مسرت و ابتهاج حاصل است که هیچ چیز در موازنۀ آن نیاید. (کلیله و دمنه). و رجوع به مسره شود لغت نامه دهخدا