جدول جو
جدول جو

معنی مستنبط

مستنبط
(مُ تَمْ بَ)
بیرون آورده شده. (غیاث) (آنندراج) ، استنباطشده. درک شده. دریافته. رجوع به استنباط شود، جای بیرون آوردن چیزی. (غیاث) (آنندراج) ، در اصطلاح شعرا، نام صنعتی است، و آن چنان بوضع رسیده که بیتی نویسد راست بعده زیر هر لفظی بیتی نویسد. مثاله:
بزرگا به عالم ندیدم کسی
بجز تو شجاع وسخی و جواد
’زمانه همی گویمت’.
از این بیت چند ابیات برآید:
بزرگا به عالم ندیدم زمانه
بجز تو شجاع و سخی زمانه
بزرگا زمانه همی گویمت
بجز تو زمانه همی گویمت.
(از کشاف اصطلاحات الفنون ج 2 ص 1414)
لغت نامه دهخدا