معنی مستمسک مستمسک (مُ تَ سِ) نعت فاعلی از استمساک. معتصم و چنگ درزننده. (از اقرب الموارد) (از غیاث) (از آنندراج). ج، مستمسکون. و رجوع به استمساک شود: أم آتیناهم کتاباً من قبله فهم به مستمسکون. (قرآن 21/43) لغت نامه دهخدا