معنی مستخبر مستخبر (مُ تَ بِ) خبرجوینده. (غیاث) (آنندراج). سؤال کننده از خبر. (اقرب الموارد). پرسنده. آگاهی پرس. خبرپرس. تفحص کننده. خبرگیرنده. - مستخبران احوال، پرسندگان احوال. (ناظم الاطباء). رجوع به استخبار شود لغت نامه دهخدا