معنی مستانی مستانی (مَ) مزید علیه مست. (آنندراج). مستان. مست. نشوان: دمی در آن چمن از روی ذوق کردم سیر غزل سرایان چون عندلیب مستانی. طالب آملی (از آنندراج). و رجوع به مست ومستان شود لغت نامه دهخدا