جدول جو
جدول جو

معنی مستانی - جستجوی لغت در جدول جو

مستانی
(مَ)
مزید علیه مست. (آنندراج). مستان. مست. نشوان:
دمی در آن چمن از روی ذوق کردم سیر
غزل سرایان چون عندلیب مستانی.
طالب آملی (از آنندراج).
و رجوع به مست ومستان شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مستانه
تصویر مستانه
(دخترانه)
خوشحال، مانند مست، مستی آور، سرخوش و شاد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بستانی
تصویر بستانی
باغبان، مربوط به بستان مثلاً گیاهان بستانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مستانه
تصویر مستانه
با خوشحالی مانند مستان، مست کننده، کنایه از با حالت مستی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مستغنی
تصویر مستغنی
ثروتمند، توانگر، بی نیاز
فرهنگ فارسی عمید
(دَ مِ)
منسوب است به دمستان که قریه ای است از بحرین. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(دَ مِ)
احمد بن حسن بن علی دمستانی. او راست:انتخاب الجید من تنبیهات السید. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
آغاز کننده از سر گیرنده، پژوهشخواه آغاز کننده از سرگیرنده، کسی که در محکمه ای مغلوب شده مرافعه خود را در محکمه بالاتر از سر گیرد استیناف دهنده جمع مستانفین
فرهنگ لغت هوشیار
چیزی که حرکات و سکنات آن بطورمستان باشد چون لغزش مستانه و رفتار مستانه و گریه مستانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مستثنی
تصویر مستثنی
بیرون کرده و استثنا شده و حکم و قاعده کلی جدا کرده شده
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی گشته بوستانی کاشته منسوب به بستان بوستانی: گیاه بستانی، باغبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مستانس
تصویر مستانس
انس گیرنده
فرهنگ لغت هوشیار
زمستانه، شتوی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از زمستانی
تصویر زمستانی
شتاءً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از زمستانی
تصویر زمستانی
Winter, Wintery
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از زمستانی
تصویر زمستانی
hivernal
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از زمستانی
تصویر زمستانی
शीतकालीन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از زمستانی
تصویر زمستانی
зимний
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از زمستانی
تصویر زمستانی
winterlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از زمستانی
تصویر زمستانی
зимовий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از زمستانی
تصویر زمستانی
zimowy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از زمستانی
تصویر زمستانی
冬季的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از زمستانی
تصویر زمستانی
invernal
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از زمستانی
تصویر زمستانی
invernale
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از زمستانی
تصویر زمستانی
invernal
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از زمستانی
تصویر زمستانی
winter-
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از زمستانی
تصویر زمستانی
musim dingin
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از زمستانی
تصویر زمستانی
শীতকালীন
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از زمستانی
تصویر زمستانی
سردی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از زمستانی
تصویر زمستانی
ฤดูหนาว
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از زمستانی
تصویر زمستانی
baridi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از زمستانی
تصویر زمستانی
겨울의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از زمستانی
تصویر زمستانی
冬の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از زمستانی
تصویر زمستانی
חורפי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از زمستانی
تصویر زمستانی
kışlık
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی