جدول جو
جدول جو

معنی مسبغ

مسبغ
(مُ سَبْ بَ)
نعت مفعولی از مصدر تسبیغ. رجوع به تسبیغشود، نوزادی که پس از دمیدن روح، مادرش او را سقط کرده باشد. (از ذیل اقرب الموارد) ، (اصطلاح عروض) رملی است که بر جزء آن حرفی افزوده گردد، چون فاعلاتان. (از ذیل اقرب الموارد از تاج). نیز ’مفاعیلان’ در هزج. و رجوع به مسبغ شود
لغت نامه دهخدا