جدول جو
جدول جو

معنی مسالمت

مسالمت
(کُ)
مسالمه. مسالمه. با هم صلح کردن و آشتی کردن. (غیاث). مصالحت. سازگاری. سازواری. رجوع به مسالمه و مسالمه شود.
- به مسالمت، به سلم. به آشتی. (یادداشت مرحوم دهخدا).
، در اصطلاح تصوف، عبارت است از آنکه نفس در وقت تنازع آرای مختلفه و احوال متباینه مجاهلت نمایداز سر قدرت بی تطرق اضطراب. (از نفایس الفنون - حکمت مدنی)
لغت نامه دهخدا