جدول جو
جدول جو

معنی مساکن

مساکن
(مَ کِ)
جمع واژۀ مسکن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). منازل. خانه ها. مسکن ها. رجوع به مسکن شود: و سکنتم فی مساکن الذین ظلموا انفسهم. (قرآن 45/14). و کم أهلکنا من قریه بطرت معیشتها فتلک مساکنهم لم تسکن من بعدهم الا قلیلا. (قرآن 58/28). قالت نمله یا أیها النمل ادخلوا مساکنکم. (قرآن 18/27).
مساکن أهل الفقر حتی قبورهم
علیها تراب الذل بین المقابر.
(امثال و حکم دهخدا)
لغت نامه دهخدا