جدول جو
جدول جو

معنی مسافر

مسافر
(مَ فِ)
جمع واژۀ مسفره. (اقرب الموارد). رجوع به مسفره شود، مسافرالوجه، آنچه پیدا و نمایان باشد از روی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا