جدول جو
جدول جو

معنی مسابقت

مسابقت
(کُ بَ)
مسابقه. مسابقه. پیشی گرفتن. سبقت. رجوع به مسابقه و مسابقه شود: امیر وی را بنواخت و بستود بدین مسابقت که نمود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 412). خردمند در جنگ... مسابقت روا ندارد. (کلیله و دمنه).
- مسابقت کردن، سبقت گرفتن. پیشدستی کردن: دیگران... با یکدیگر پیشدستی و مسابقت می کردند. (کلیله ودمنه)
لغت نامه دهخدا