معنی مزج مزج (مِ) بادام تلخ. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، انگبین. (منتهی الارب) (آنندراج). عسل و انگبین. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا