جدول جو
جدول جو

معنی مرجی

مرجی
(مُ جی ی)
کسی که به تأخیر می اندازد کاری را که تعهد کرده است و درنگی می کند. (ناظم الاطباء). نعت فاعلی است از ارجاء. رجوع به ارجاء شود، نزدیک به زادن رسیده. گویند: ناقه مرجی و کذا ناقه مرجیه. (ناظم الاطباء). آبستنی که زمان وضع حملش نزدیک شده است. نعت فاعلی است از ارجاء. رجوع به ارجاء شود
لغت نامه دهخدا