معنی مراوغه
- مراوغه(شَنْ / شَ نَ)
- با کسانی دستان آوردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). فریب دادن کسی را در کاری. (از منتهی الارب). مخادعه. (زوزنی) (متن اللغه (اقرب الموارد) ، کشتی گرفتن با کسی. (تاج المصادر بیهقی). با همدیگر کشتی گرفتن. (از منتهی الارب). مصارعه. (زوزنی) (اقرب الموارد). مراوغت. رجوع به مراوغت شود
