مدائح. جمع واژۀ مدیح و مدیحه. رجوع به هر یک از این لغات در ردیف خود شود، اشعاری که در بیان فضایل و اعمال ممدوحی سروده باشند. رجوع به مدیحه شود: وقت توبه کردن آمد از مدایح وزهجی کز هجی بینم زیان و از مدایح سود نی. منوچهری. در مدایح امیرالمؤمنین القادر باللّه و مآثر اجداد او... داد سخن دادند. (ترجمه تاریخ یمینی ص 282). واین سکۀ تمام عیار را به مهر مدایح حضرت کریم او برآورد. (لباب الالباب از فرهنگ فارسی معین) ، اعمال ستوده و پسندیده. اعمال نیک. (ناظم الاطباء). مقابل قبایح