جدول جو
جدول جو

معنی مداخله

مداخله
(شَ تَ نَ)
در کار یکدیگر شدن. (تاج المصادر بیهقی). رجوع به مداخله شود، با کسی در کاری یا در جائی شدن. (تاج المصادر بیهقی) (از زوزنی) ، درآمدن در چیزی و دخالت کردن و دخیل شدن و مباشرت نمودن چیزی را. (از ناظم الاطباء). رجوع به مداخله شود، داخله، دخل فیه، یقال: داخله العجب و داخله فی اموره، عارضه. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا