کسی که خود را گرو گرداند برای حریف و برآید برای جنگ وی. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). کسی که خود را در مقابل حریف آورد و مبارزت کند با وی. (ناظم الاطباء) ، مال را به گرو در میان نهنده. (آنندراج) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب). کسی که مال خود را به گرو درمیان نهد. (ناظم الاطباء) ، هم قدر و هم منزلت کسی. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) ، گروبندنده. و رجوع به اخطار شود، آنکه اخطار می کند و چیزی را به یاد می آورد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، به مخاطره افتاده: اخطر المریض، دخل فی الخطر فهو مخطر فی الکل. (اقرب الموارد) (از محیط المحیط)