معنی مخط مخط (مِ خَطط) چوب خطکش جولاهه. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). چوب خطکش جولاهه و غیر آن. (آنندراج) (دهار). ابزاری از آهن و یا چوب که بدان خط کشند. و مسطر. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا