معنی مخترق - لغت نامه دهخدا
معنی مخترق
- مخترق
(مُ تَ رِ) - باد گذرنده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). باد سخت وزنده. (ناظم الاطباء) ، بربافندۀ دروغ. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). دروغ بربافنده و ایجادکننده دروغ. (ناظم الاطباء) ، گذرنده و رونده. (آنندراج). کسی که می گذرد و می رود. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به اختراق شود
لغت نامه دهخدا