جدول جو
جدول جو

معنی مخ

مخ
(مُ)
نام جانوری است که اقسام غله را ضایع کند و آن را به عربی سوس خوانند. (برهان). سوس و جانوری که غله را ضایع کند. (ناظم الاطباء) ، درخت خرما را نیز گویند و لهذا خرمایستان را که نخلستان باشد مخستان گویند. (آنندراج) (انجمن آرا) (از فرهنگ رشیدی). خرمابن و درخت خرما. (ناظم الاطباء) ، در عربی به معنی مغز استخوان و دماغ. (برهان). مأخوذ از تازی، مغز استخوان و دماغ و مغز کله. (ناظم الاطباء) ، خالص و برگزیده از هر چیزی. (ناظم الاطباء) (از برهان). و رجوع به مخ ّ و تحفۀ حکیم مؤمن شود
لغت نامه دهخدا