معنی محصر
- محصر (مُ صِ)
- محاصره کننده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب). درحصار گیرنده. شهربندکننده، ماده شتری که سوراخ پستان وی تنگ شده باشد. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، بازدارنده، متعرض شونده. مزاحمت کننده. (ناظم الاطباء) ، (اصطلاح فقه) به حصر درافتاده. رجوع به حصر شود
