محشا. نعت مفعولی از تحشیه. بیان شده و شرح کرده شده بواسطۀ حاشیه. (ناظم الاطباء). حاشیه نوشته شده. حاشیه کرده. حاشیه نبشته، دارای حاشیه، آرایش داده شده: موشح به توقیع و طغرا و محشی به جبن و عجز. (جهانگشای جوینی). - محشی کردن، محشا کردن. حاشیه نوشتن بر کتابی. تحشیه: آنکه چون غنچه دلش را ز حقیقت بنهفت ورق خاطر از آن نسخه محشی (محشا) میکرد. حافظ