معنی محامقه محامقه (شُ) حماق. (ناظم الاطباء). به گولی یاری دادن. (منتهی الارب). مساعدت بر حمق. (از تاج المصادر بیهقی). مساعدت کردن کسی را در حمق و گولی او. (ناظم الاطباء) ، با کسی حماقت کردن. (المصادر زوزنی) لغت نامه دهخدا