جدول جو
جدول جو

معنی محابات

محابات
(شَ)
محابا. محاباه. رجوع به محابا و محاباه شود.
- محابات کردن، ترسیدن.
- ، کوتاهی و سهل انگاری کردن. فروگذاشتن: اگر محاباتی کند جانش برفت. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 118).
- ، ملاحظه و طرفداری و جانبداری کردن
لغت نامه دهخدا