جدول جو
جدول جو

معنی مجیٔ

مجیٔ
(شَ)
از ’ج ی ه’، آمدن. (تاج المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی) (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط). مقابل ذهاب. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
چو سوی قبله، ملوک جهان بپیوستند
به سوی درگه عالی او مجی ٔ و ذهاب.
مسعودسعد.
نه بی عبارت او خلق را قیام و قعود
نه بی اجازت او روز را مجی ٔ و ذهاب.
عثمان مختاری.
، آوردن کسی را، غالب آمدن کسی را به آمدن. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا