جدول جو
جدول جو

معنی مجلعب

مجلعب
(مُ لَ عِب ب)
سیل که چیزهای بسیار آورده باشد. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). توجبه ای که چیزهای بسیار آورد. (ناظم الاطباء) ، چالاک شریر. (منتهی الارب). مرد چالاک شریر. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، دراز خفته. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) ، تیز رفته. (ناظم الاطباء). تیزرونده. (از منتهی الارب) ، منبسط و بسیار پراکنده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا